خنده را معنای سرمستی ندان آنکه میخندد غمش بی انتهاست
وقتی ناله های خرد شدنت زیر پای باران نوای دل انگیزی شد چه فرقی می کند برگ سبز کدام درختی اگر کسی رو دوست داری فقط بهش بگو به اندازه ی تمام بی وفاییهای دنیا، دوست دارم چون بی وفاییهای دنیا، هیچ وقت تمومی نداره. صبح که از خواب پا میشی، دو تا انتخواب داری یا اینکه چشمات رو ببندی و دوباره برگردی به رویات و یا اینکه چشمات رو باز کنی و به دنبال رویات بری و تو بیداری پیداش کنی. چشمهایت زمین سبز محبت بود و من قانون جاذبه اش را وقتی فهمیدم که سیب سرخ دلم افتاد! باید آهسته نوشت، با دل خسته نوشت، با لب بسته نوشت... گرم و پررنگ نوشت... روی هر سنگ نوشت تابخوانند همه که اگر عشق نباشد دل نیست...!!! به یاد آرزوهایی که مردند سکوتی میکنم سنگین تر از فریاد وای چقدر سخته که برای رسیدن به عشقت انتظار رو به جون بخری و بعد از سالها اینو بشنوی: دوست ندارم!!! من در غم تو؛ تو در وفای دگری دلتنگ توام؛ تو دلگشای دگری در مذهب عاشقان کی روا باشد من دست تو بوسم و؛ تو پای دگری ابر شدم صدا شدی شاه شدم گدا شدی شعر شدم قلم شدی عشق شدم تو غم شدی "باید برم برای تو" فقط یه حرف ساده بود کاشکی می دیدی قلب من به زیر پات افتاده بود!!! یک روز خزان پاییزی پرستویی درحال مهاجرت دیدم به او گفتم چو به دیار یارم میروی به او بگو دوستش دارم و منتظرش میمانم بهار سال بعد پرستویی نفس زنان آمد و گفت: دوستش بدار اما منتظرش نمان... در سکوت دادگاه سرنوشت عشق بر ما حکم سنگینی نوشت گفته شد دلداده ها از هم جدا وای بر این حکم و بر این قانون زشت! از شکستن دوچیز بترس دلی که عاشقانه دوستت داره و دلی که صادقانه به یادته مثل باران باش و هرگز مپرس که پیاله ی خالی ازان کیست عشق رو نمیشه با یه شاخه گل مقایسه کرد ولی میشه عشق رو با یه شاخه گل اثبات کرد اگه گفتم عاشقتم؛ اگه گفتم دیوونتم؛ اگه گفتم فقط تو رو میخوام؛ . . داشتم خواب "براد پیت" و میدیدم توهم نزنی! ز مرگم هیچ نمیترسم از این ترسم که بعد از من گلم را دیگری بوسد درون قلبم جای سه نفر هست خدا، مادرم، پدرم بدبختانه جایی برای تو نیست چون تو ضربان قلبم هستی! 1 قطعه قلب 3 در 4؛ 1 فیش محبت و1 کپی از دوستی بیار تا 6 دنگ قلبم رو بنامت کنم... قسمت من انگار شده صبر و تنهایی و دوری، به خدا واست میمیرم کافیه بگی چه جوری...؟!! زندگی کن ولی اسیر نشو عاشق شو ولی دیوانه نشو دوست دارم ولی لوس نشو با تو الفبای عشق را آموختم، ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم تو همه گمشده ام شدی به تو و کلبه عاشقان بالیدم حال که اینچنین شیفته توام باش تا در کنارت آرامش بیابم وقتی کسی به دل نشست نشستنش مقدسه حتی اگر تو رو نخواد نفس کشیدنش بسه نقــاش خــــوبی نــــبودم... .. اما .. ایــن روزها... .. به لطـف تــــــــــو... .. انـــتظار را .. دیـــدنی میكــشـم چگونه دست دلم را بگیرم ودر كنار دلتنگیهایم قدم بزنم در این خیابان كه پر از چراغ و چشمك ماشینهاست ...نه آقایان: مسیر من با شما یكی نیست از سرعت خود نكاهید من آداب دلبری را نمی دانم نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی و رفتی ، بی آنکه نباشی . . . همه ي مداد رنگي ها مشغول بودند...به جز مداد سفيد...هيچ کسي به او کار نمي داد...همه مي گفتند:{تو به هيچ دردي نمي خوري}...يک شب که مداد رنگي ها...توي سياهي کاغذ گم شده بودند...مداد سفيد تا صبح کار کرد...ماه کشيد...مهتاب کشيد...و آنقدر ستاره کشيد که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توي جعبه ي مداد رنگي...جاي خالي او...با هيچ رنگي پر نشد شمع میسوزد و پروانه به دورش نگران ما که میسوزیم و پروانه نداریم چه کنیم گفتم: ز سرنوشت بیندیش و آسمان گفتی: غمگین مباش که آن کور و این کر است دیدی که آسمان کر و سرنوشت کور صدمرتبه از ما قوی تر است!!! تو مثل اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر مثل تقدیر...مثل قسمت...مثل الماسی که هیچکس واسه اون نذاشته قیمت قیامت قامتی، قامت قیامت قیامت میکنی با قد و قامت مؤذن گر ببیند قامت تو به قد قامت بماند تا قیامت
Power By:
LoxBlog.Com |